سینا تو دل مامانی
سلام به نفسم سینا کوچولو
این روزی هست که مامان سحری وبابا سعید فهمیدن که یه کوچولو تو دل مامان سحری هست
در روز 2 اردیبهشت پیش دکتر کاشف رفتم و به دکتر گفتم فکر کنم باردار باشم وبرام آزمایش نوشت.
وبا بابا سعید به ازمایشگاه رفتیم ومامانی ازمایش داد وبعد از نیم ساعت جواب گرفتیم و گفت:باردار هستین و من بابات خیلی خوشحال شدیم و پیش خانم دکتر رفتیم وبهم تبریک گفت وتاریخ زایمان رو حساب کرد که گفت 4 دی ماه بدنیا میایی والان تو یک ماه و یک هفته هستی.
سینا جان من وبابایی خیلی خوشحال از مطب دکتر بیرون امدیم و بابایی 2تا آب هویج بستنی خرید و خوردیم وخیلی چسبید.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی